عشق من هیراد

بدون عنوان

1394/4/23 13:49
نویسنده : zahra safdary rad
138 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق كوچولوي من امروز 1394/4/18 پنج شنبه هست اداره ام و دارم برات اين وبلاگ رو تنظيم ميكنم تا تمام خاطرات قشنگتو تا زماني كه عمري داشته باشم برات به يادگار بزارم تو اين مدت تمام وسايلتو با مامن جون و بابا جون خريديم البته از قبل من و بابا ميثم تمام بازارو ميگشتيم و انتخاب ميكرديم و بعد واسه خريد ميرفتيم الان هم همشونو گوشه خونه چيديم تا سرويس خابت بياد و اتاق قشنگتو بچينيم دل تو دلمون نيست تا بدنيا بياي شنبه هفته ديگه بعد از دوماه قراره دوباره برم سونوگرافي بابا ميثم دلش خيلي برات تنگ شده روز شماري ميكنه تا بتونه از تو دستگاه ببيندت منم كه خيلي نگران و دلواپست هستم نميدونم تو اين دو ماه چه اتفاقايي برات افتاده جات خوبه چاقتر شدي يا نه و كلي دلشوره هاي ديگه قراره وقتي وسايلتو چيديم از تمومش عكس بگيريم و براي يادگاري برات بزارمشون فعلا تا اون روز و شنبه كه برم سونو گرافي عشقم مواظب خودت باش كه من و بابايي تمام اميد زندگيمون تو هستيمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)